درسا در 4 ماهگی
سلام عزیز دل خاله ، فعلا من برات پست میزارم تا اینترنت مامانی درست بشه بعد مامان گلت برات خاطرات و عکسهای خوشگلتو بزاره.
5شنبه همه خونه مادرجون(مامان مامانی) بودیم ، البته بابایی سر کار بود و شما و مامان و خواهرجون همراه ما اومدید برای خرید به بازار و برای پسرخاله لباس خریدیم.
روز جمعه هم من خونه شما بودم و چند تا عکس ازت گرفتم که به یادگار برات میزارم.با مامانی و بابایی خواهرجون رفتیم خونه دختر خاله معصومه ، آخه نی نی خوشملش به دنیا اومده بود که یه عکس هم از محیا کوچولو گرفتیم.
عمه جونت هم که امروز صبح ساعت 6 پرواز برای ترکیه داشتند، و از اونجا قراره برای یکی از کشورهای دیگه اقامت بگیرند. دل همگی ما براش تنگ میشه.
مامان و بابایی روز شنبه شما رو بردند دکتر ، شما کمی سرما خوردید و لثه هاتم کمی برآمده شده . آقای دکتر گفتند شما زودی میخوای دندون در بیاری .
مامانی هم میگه که دستت رو میکنی توی دهانت و احتمالاً لثه هات درد میکنه و شما میزنی زیر گریه و اشک های قشنگت سرازیر میشه. قربونت بشم عزیز دل خاله ان شاء الله به سلامتی مرواریدهای قشنگت در بیاد و مثل پسرخاله اینقدر اذیت نشی.
عکسهای پرنسس کوچولوی ما
بابایی دستمو خوردی!!!!!!
من دارم به به میخورم چقدر خوشمزست
بابایی موهامو چه مدلی درست کردی ؟؟؟؟؟؟
اینم عکس محیا (دختر ، دختر خاله معصومه)